مقدمه
مهم ترین وظیفه ی پیامبران الهی تعلیم و تربیت انسان ها یا بع تعبیر دیگر انسان سازی است . امام خمینی (ره ) نیز با تأ کید بر این امر می فرمایند : « تمام انبیاء موضوع بحثشان ، موضوع تربیتشان ، موضوع علمشان ، انسان است . آمده اند ، انسان را تربیت کنند ... کتب انبیاء کتب انسان سازی است ، قرآن کریم کتاب انسان است ؛ موضوع علم انبیاء است .» به همین دلیل اولین آیات که به رسول اکرم ( ص ) به حسب روایات و تواریخ نازل شده است ، آیاتی است که بر تعلیم و تعلم کتاب و حکمت تأ کید می نمایند : « بخوان به نام پروردگارت که [ جهان را ] آفرید . همان کس که انسان را از خون بسته ای خلق کرد ! بخوان که پروردگارت [ از همه ] بزرگوارتر است ، همان کسی که به وسیله قلم تعلیم نمود ، و به انسان آن چه را نمی دانست یاد داد .» ولی از آن جا که تعلیم و تعلم به تنهایی کار ساز نیست ، در ادامه ی آ یات به تزکیه سفارش می فرمایند :« چنین نیست [ که شما می پندارید ] . به یقین انسان طغیان می کند ، از این که خود را بی نیاز ببیند ، یعنی طغیان و طاغوت بودن از بزرگترین موانع تعلیم و تعلم شمرده می شود و به همین دلیل بلا فا صله باز گشت به سوی خداوند را برای تزکیه کردن یاد آوری می نماید : به یقین بازگشت [ همه ] به سوی پروردگار توست »
مفهوم و ماهیت آموزش و پرورش دینی
آموزش و پرورش دینی به معنای فعالیتی تعاملی و دو جانبه است که بین معلم یا مربی و دانش آموز یا متربی در جریان است و تا زمانی که متعلم و متربی به هدف نهایی آموزش و پرورش یعنی رشد و کمال دست نیافته باشند ، این فعالیت استمرار می یابد .
نظام آموزش و پرورش دینی ، شاگردان را به گونه ای تربیت می کند که در گرایش ها یشان نسبت به زندگی ، در اعمال و تصمیم ها یشان و در برخورد با تمام معارف ، همواره حاکمیت ارزش های اخلاقی – الهی را احساس کنند . در چنین نظامی علاوه بر ایجاد نظم ذهنی ، دانش آموزان به گونه ای تربیت می شوند که دانش را صرفأ برای ارضای کنجکاوی های فکری یا منافع دنیوی کسب نمی کنند ؛ بلکه منطقی و متقی بار می آیند و فراهم آوردن موجبات رفاه مادی ، معنوی و اخلاقی خانواده ، ملت ، خود و بنی آدم را وجهه ی همت خویش قرار می دهند . دانش آموزی که از آموزش و پرورش دینی بر خوردار می شود ، موزون با طبیعت و نه معارض با آن زیست می کند ؛ زیرا دین الهی تا آن جا که متصور است ، هدف آموزش و پرورش را در دنیا به غایت سنجیده و جامع عرضه کرده است . بر همین اساس ؛ آموزش و پرورش دینی به عنوان فرایندی جامع که می تواند توانمندی های عقلی ، عاطفی و احساسی آدمی را هم زمان شکوفا سازد ، معرفی شده است و در این نوع از تعلیم و تربیت ، هدف تنها کسب معرفت نیست ، بلکه رشد و شکوفایی موزون همه ی ابعاد وجودی انسان مورد توجه می باشد .
بنابراین با عنایت به این که در نظام تعلیم و تربیت دینی ، انسان با لقوه خلیفه ی خداوند بر روی زمین تلقی می شود و پروردگار او را اشرف مخلوقات قرار داده است ، برای تحقق این شرافت در زندگی واقعی و به فعل رساندن استعداد های الهی ، باید به الگویی که او را به یک انسان نیک مبدل می سازد و در عین حال او را تا سر حد یک مخلوق برتر سوق می دهد ، اقتدا کند .
ارزش و جایگاه معلم در نظام آ موزش و پرورش دینی
یکی از مهمترین امور و مسائل آ موزش و پرورش در جهان معاصر ، به ویژه در کشور های به اصطلاح جهان سوم که از لحاظ فناوری آموزشی هنوز پیشرفت نکرده اند ، مسئله ی معلم است ؛ زیرا معلم است که :
- نسل ها را به همدیگر ارتباط می دهد .
- فرهنگ جامعه را حفظ می کند .
- فرهنگ جامعه را در صورت نیاز تغییر می دهد و تکامل می بخشد .
- به رفتار دانش آموز شکل می دهد .
- افراد مورد نیاز جامعه را تربیت می کند
- و ...
از این رو به عقیده ی متخصصان آموزش و پرورش ، برنامه ی درسی ، سازمان مدرسه و وسایل آموزشی – هر چند که اهمیت خاص خود را دارند – در برابراهمیت معلم چندان ارزشی ندارند ، زیرا اوست که به همه ی آن ها جان می بخشد و آنها را نتیجه بخش و سود مند می گرداند ، به همین دلیل امروزه در کشور های پیشرفته و حتی فوق صنعتی ، با وجود پیشرفت های خارق ا لعاده ی فناوری ، مخصوصأ فناوری آموزشی ، هنوز جایگاه استاد و معلم محفوظ است ، زیرا هیچ ماشینی نتوانسته است جای او را بگیرد .
معلم از چنان ارزش و جایگاهی برخوردار است که پیامبر (ص ) در روایتی فرموده اند : من معلم بر انگیخته شده ام . در حدیثی دیگر از ایشان نقل است که : « بخشنده ترین شما بعد از من کسی است که دانش را بیاموزد و سپس دانش خود را به دیگران تعلیم دهد » همچنین فرمودند : « علما وارث پیغمبران اند ، زیرا پیامبران دینار و درهمی به ارث نگذاشتند ، ولی ارث آنها علم بود و هر که از آن بر گرفت بهره ی فراوانی برده است »
ارسطو می گوید : « کسانی که کودکان را تربیت می کنند ، باید بیش از افرادی که آنان را بار می آورند مورد احترام قرار گیرند ، زیرا اینان تنها به کودک زندگی می بخشند ، در حالی که معلمان هنر بهتر زیستن را به او یاد می دهند . »
این همه ، نقش و شخصیت انکار ناپذیر و بی دلیل استاد را نشان می دهد که اگر تربیت نایافته باشد ، به سهولت می تواند حال و آینده ی یک ملت را به تباهی بکشاند و اگر تهذیب یافته و صیقل خورده باشد ، می تواند ملتی را سعادتمند گرداند . به همین دلیل است که معلمان نه تنها به عنوان شریک عامل شمرده می شوند ، بلکه همانند عمل کننده اجر می برند . امام باقر (ع) در این زمینه می فرمایند : « هر کس بابی از هدایت تعلیم دهد مانند ثواب کسانی که بدان عمل کنند ، اجر دارد و از ثواب آنها هم چیزی کاسته نشود و هر که یک باب از گمراهی تعلیم دهد ، مانند کسانی که بدان عمل کنند ببرد و از گناه آن ها هم کاسته نشود .» لذا معلمان باید به جایگاه معنوی خود آگاه باشند ، زیرا وقتی خداوند به فرشتگانش دستور می دهد فردی را که در حال فراگیری دانش است ، بر روی بال خود بنشانند و این اندازه برایش ارزش قائل است ، پس معلمی که آموزش دهنده ی آن هاست نزد خداوند جایگاه و مرتبه ی والاتری دارد .
ارزش و جایگاه دانش آموز در نظام آموزش و پرورش دینی
دانش آموز دارای توانمندی های ارزشمندی است و می تواند در روند درس تأ ثیر داشته باشد . پیامبر اعظم ( ص ) در مورد ارزش و جایگاه دانش آموز فرموده اند : « هر که راهی رود که در آن دانشی جوید ، خدا او را به بهشت برد و به راستی فرشته ها برای طالب علم پرهای خود را فرو نهند به نشانه ی رضایت از او و این محقق است که برای طالب علم هر که در آسمان و در زمین است آمرزش خواهد تا برسد به ماهیان دریا .»
حضرت سجاد (ع) می فرمایند : « اگر مردم می دانستند در طلب علم چه فایده ای است ، دنبال آن می رفتند ، گرچه خون دل در راه آن بریزند و به گرداب ها فرو شوند .» امام صادق (ع) فرمود : « هر که دانش آموزد و به کار بندد و آن را برای خدای تعالی تعلیم دهد در ملکوت آسمان ها بزرگش خوانند و گویند برای خدا یاد گرفت ، برای خدا عمل کرد و برای خدا تعلیم داد .»
منبع : مجله پیوند اردیبهشت 1387